عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

رهام هستي مامان وبابا

دومین عمل رهامم 1392/5/27

سلام  هستی من رهام جونم الهی قربونت برم چند روز پیش که از دستشویی اومدی بابا جون صدام زد گفت مونا بیا ببین چرا زیر شکم رهام  باد کرده من فک کردم بابا اشتباه می کنه اومدم دیدم نه خیلی سفت و بزرگ شده سمت راست و چپ خیلی ترسیدیم فرداش زنگ زدم دکتر قربان پور فوق تخصص جراحی اطفال همون دکتری که 89/7/8 تنگی مجراتو عمل کرده بود وقت داد واسه امروز با همدیگه رفتیم همش می پرسیدی پیش دکتر که نمیریم منم می گفتم نه پیش آقای قربان پورمیریم باز می گفتی چوب بستنی که نداره آخه من دوس ندارم می ترسم (ی وقتایی میریم دکتر میخوان گلوتو نگاه کنن حالت بهم می خوره اینه که خیلی می ترسی)خلاصه رفتیم و دکتر تشخیص داد باد فتق و باید حتما عمل شه فردا ظهر عملت...
27 مرداد 1392

تولد سه سالگی

سلام و صد سلام به فرشته کوچولوی خودم رهام جونم همون طور که تو پست قبلی واست نوشتم مهمونای شب تولدت یه کم بیشتر از دوسال پیش شد، مناسبت ها که میشه یه کم غصم میگیره که اینقد کم جمعیتیم خونوادۀ بابا جون که کلا سه نفرن خونوادۀ خودمم شاید چون ازدواج نکردن و بچه ندارن کم به چشم میاد کلا بچۀ کوچیک دو طرف شمایی (البته خوشگل من خوش به حال شما شده رهام جون نمی دونی چقد عزت و احترام واست قائل اند امیدوارم بزرگ که شدی قدردان محبتاشون باشی.)خلاصه اینکه دوشنبه 1392/5/14صبح زودتر از هر روز بیدار شدم چون باید راس ساعت یازده آتلیه می بودیم اولین کاری که کردم گوشیمو روشن کردم و ضد حال  خوردم دوست صمیمیم نرگس جون مسیج داده بود کوتاه و مختصر مونا بابام م...
26 مرداد 1392

پشت صحنه تولد سه سالگی نفسم

سلام پسر یکی یکدونه خودم یه سلام مخصوص هم به تک تک دوستای عزیزم که با کامنت های تبریکشون مارو خوشحال کردن رهام خوشگلم امسال برا تولد سه سالگیت کلاً برنامه هام عوض شد البته تغییرات مثبت بود ...چون کارتن باب اسفنجی رو خیلی دوست داری خواستم کیک تولدتو باب اسفنجی سفارش بدم اتفاقا رفتیم و خواستیم سفارش بدیم که آقای فروشنده گفت اگه باب اسفنجی با دست و پا میخواید باید بالای شش کیلو سفارش بدید منم که مهمونام کلا چهارده نفربودن خیلی فک کردم دیدم باب اسفنجی خیلی جای مانور نداره آخه میخواستم یه کم خودم واست تزئینات تولدتو انجام بدم،اون روز سفارش ندادیم اومدم خونه یه شب تصمیم گرفتم و صبح پاشدم رفتم مقوا و چسب و ربان وبادکنک و خیلی چیزایی دیگه ...
25 مرداد 1392

رهامم 3 ساله شد

    رهامم! پسر نازنینم ! سالگرد زمینی شدنت مبارک! درصبح روز پنج شنبه 14مرداد  با اومدنت همه ی خانواده را غرق شادی وسرور کردی   عزیزم، پسرگلم! ممنون که باعث شدی برای اولین بار حس زیبای مادر بودن را تجربه کنم رهامم! روزگارت بر مراد ،روزهایت شاد شاد آسمانت بی غبار،سهم چشمانت بهار،قلبت از هر غصه دور،بزم عشقت پر سرور،بخت وتقدیرت قشنگ،عمر شیرینت بلند،سرنوشتت تابناک، جسم وروحت پاک پاک.....تولدت مبارک.....       هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی بهانه زندگیم تولدت مبارک . . .   &nbs...
14 مرداد 1392

التماس دعا

      نامم بر کف دستت بنویس تا به هنگام قنوتت نبری از یادم،ترسم امشب که مقبول شود از تو دعا،گویم افسوس که من از قلمت افتادم..... التماس دعا     ...
8 مرداد 1392

سفرنامه شماره یک- اولین سفر زیارتی رهام جون به مشهد مقدس1392/4/29

  سلام وصدسلام رهام عزیزم  برا اولین بار یه سفرطولانی رو با شما تجربه کردیم  خیلی سخت نبود با تو همه چی  و همه جا خوش  می گذره ....خاله مرجانم تو ماشین ما بود طفلکی و حسابی اذیت کردی...همش تو راه می گفتی پس کی میریم پیش کبوترای امام رضا قربونت برم چقد تو ماشین شیرین زبونی کردی  و خستگیمونو درآوردی....یکشنبه 30/4/1392 ظهر رسیدیم مشهد واااااااااااااای که چقد خوشحال بودیم  عصر برا نماز غرب رفتیم حرم جای همتون خالی خیلی خوب بود خیلی هم شلوغ نبود زیارت کردیم از امام رضا خواستم نگهدار تموم فرشته های آسمونیش باشه  و تو اونا به رهام منم نظر کنه عشق من بیمه امام رضات کردم خودش محافظت باشه...دوستای عزیزم تک...
6 مرداد 1392

سفرنامه شماره دو-مشهد-خونه شقایق جون و دوتا فرشته هاش

  یک شب مهمون خونه شقایق جون دوست دوران دانشگاه بودیم دوتا وروجک ناز داره وانیا و بردیا  چقد خوش گذشت. آخرشبم رفتیم طرقبه . وانیاجون و لی لی خانومش که بغلشه رهام جونو لباس بردیا(هرکاری کردم نذاشتی یه دونه عکس خوشگل ازت بگیرم ورووووووووووووجک من) عکسای سرزمین عجایب----مشهد تنها بازی که خوشت اومد همین بود از همشون می ترسیدی نمی دونم چرا شقایقم می گفت بابا پسرتون تبل تو خالیه خاله مرجان-سه تا وروجک -شقایق جون(اینم مدل جدید عکس گرفتن رهامه همه جا سرش پایینه) سه تا وروجک ناز یه توضیح راجع به این عروسک رهام بدم عاشقش شده اسمشم با وانیا انتخاب کردن تِدی اینقد بهش وابسته شدی همه ...
6 مرداد 1392
1